محمد بن عباس خوارزمیخوارزمی، ابوبکرمحمدبن عباس، ادیب ، کاتب و شاعر سدۀ چهارم می باشد. فهرست مندرجات۲ - بیوگرافی خوارزمی ۳ - خاندان خوارزمی ۴ - اختلاف درموردطبری دایی خوارزمی ۵ - مهاجرت خوارزمی به بغدادو شام و بخارا ۶ - مهاجرت خوارزمی به نیشابور ۷ - سفر خوارزمی به سجستان و طبرستان ۸ - پیوستن خوارزمی به آل بویه ۹ - اجابت دعوت سامانیان وایجاد حلقه درس خوارزمی ۱۰ - خوارزمی و منظرهبا بدیعالزمان همدانی ۱۱ - تاریخ وفات خوارزمی ۱۲ - شاگردان خوارزمی ۱۳ - آثار خوارزمی ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - القاب و شهرت محمدبن عباس خوارزمیدر بیشتر منابع به ابوبکر خوارزمی معروف است [۱]
علیبن عبدالعزیز جرجانی، الوساطة بین المتنبی و خصومه، ج۱، ص۳۷۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم و علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۳۷۰/۱۹۵۱.
[۲]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، خاصالخاص، ج۱، ص۵۴۶، چاپ صادق نقوی، حیدرآباد دکن ۱۴۰۵/۱۹۸۴.
[۳]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۲۲۳، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴]
ابوحیّان توحیدی، اخلاق الوزیرین، ج۱، ص۱۰۷، چاپ محمدبن تاویت طنجی، دمشق ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
و به طبری و طبرخَزمی ملقب بود. [۵]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶]
جعفربن احمد سراج قادری، مصارع الغشّاق، ج۱، ص۹۰، بیروت.
[۷]
محسن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، ج۶، ص۲۳۶، چاپ عبّود شالجی، بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۸]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۴، ص۴۴ـ۴۵.
۲ - بیوگرافی خوارزمیتاریخ تولد وی را، به اختلاف، سال ۳۲۳، [۹]
عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۲۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
وسال۳۱۶ [۱۰]
ادوارد واندایک، اکتفاء القنوع بماهو مطبوع، ج۱، ص۳۴۰، مصر ۱۳۱۳/۱۸۹۶.
[۱۱]
یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربّة، ج ۱، ستون ۸۳۸،مصر ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
یا اواخر دهۀ اول و اوایل دهۀ دومِ سده چهارم (صدقی، ص ۱۰۷) ذکر کردهاند.دربارۀ زادگاه او نیز اختلاف نظر هست [۱۲]
محمدبن طاهر ابنقیسرانی، المؤتلف و المختلف، ج۱، ص۹۶، المعروف بالانساب المتّفقة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۳]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۴، ص۴۵.
ولی ثعالبی ، [۱۴]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که شاگرد خوارزمی بوده، نوشته که زادگاه وی خوارزم بوده است.۳ - خاندان خوارزمیدرباره خاندان خوارزمی نیز اطلاعات اندکی وجود دارد، از جمله اینکه خانوادهاش ثروتمند بودند [۱۵]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۲۲۹، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
و دایی او محمدبن جریر طبری بوده است [۱۶]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۸.
[۱۷]
ابنخلکان، ج۴، ص۱۹۲، وفیات.
۴ - اختلاف درموردطبری دایی خوارزمیبرخی این طبری را همان طبری صاحب تفسیر و تاریخ - متوفی ۳۱۰ [۱۸]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۸.
[۱۹]
ابوالحسن علی بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۶، چاپ قاری سیدکلیماللّه حسینی، حیدرآباد هند ۱۹۶۸.
و برخی او را طبری شیعی، مؤلف کتابهای المُسْتَرشِد و الایضاح فی الامامة (متوفی سدۀ چهارم)، میدانند. [۲۰]
ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج۲، ص۳۶، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
[۲۱]
نوراللّه شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۹۸، تهران ۱۳۵۴ش.
[۲۲]
امین،اعیانالشیعة ,ج۹، ص۱۹۹.
[۲۳]
محمدبن عباس خوارزمی، دیوان ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۰۹ـ۱۲۱، مع دراسة لعصره و جهاته و شعره، چاپ حامد صدقی، تهران ۱۳۷۶.
۵ - مهاجرت خوارزمی به بغدادو شام و بخاراخوارزمی در جوانی ، از زادگاه خود مهاجرت کرد [۲۴]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و مدتی در بغداد اقامت گزید و نزد ابوعلی اسماعیلبن محمد صفّار و قاضی ابوبکر احمدبن کامل سنجری دانش آموخت. [۲۵]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۹.
پیش از ۳۴۶ به شام رفت و مدتی در حلب اقامت گزید [۲۶]
ابنخلکان، وفیات، ج۴، ص۴۰۱.
و ملازم دربار سیفالدوله حمدانی شد. [۲۷]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سپس به بخارا رفت و مصاحب ابوعلی بلعمی وزیر (متوفی ۳۸۳) شد و او را مدح گفت، [۲۸]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۳۱۳، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۲۹]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ص ۳۵۰ـ۳۵۲,چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
ولی پس از مدتی مناسبات آن دو تیره شد،۶ - مهاجرت خوارزمی به نیشابورو خوارزمی به نیشابور رفت و در آنجا وزیر را هجو کرد. [۳۰]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۴۱۲، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
وی در نیشابور به امیر ابونصراحمدبن علی میکالی پیوست و با بزرگان این شهر همنشین شد. [۳۱]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷ - سفر خوارزمی به سجستان و طبرستاناما ماندن در نیشابور و بودن با خاندان میکالی نتوانست آرزوهای خوارزمی را محقَّق سازد، لذا وی در ۳۵۳ از نیشابور به سجستان رفت و به مدح والی آنجا، ابوالحسین طاهر، پرداخت و از او صله دریافت کرد، [۳۲]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۲۳۵، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ولی این حالت دیری نپایید و خوارزمی به زندان افتاد و پس از آزاد شدن، راهی طبرستان شد و در ۳۵۶ به نیشابور بازگشت.۸ - پیوستن خوارزمی به آل بویهوی در این سفرها نتوانست به آرزوهایش دست یابد، از اینرو به آلبویه رو کرد و با علیبن کامه (متوفی ۳۷۴)، جلودار لشکر رکنالدوله آلبویه و والی او در قومس، بنای دوستی گذارد. [۳۳]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
همچنین ابیاتی در مدح ابنعمید سرود [۳۴]
محمدبن عباس خوارزمی، دیوان ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۳۹۴، مع دراسة لعصره و جهاته و شعره، چاپ حامد صدقی، تهران ۱۳۷۶.
و پس از درگذشت رکنالدوله، برای او مرثیه گفت. [۳۵]
راغب اصفهانی، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء، ج۱، ص۶۳۶، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، بیروت۱۴۲۷/۲۰۰۶.
پس از درگذشت ابنعمید در ۳۶۶، خوارزمی به صاحببن عَبّاد، وزیر دانشمند آلبویه، پیوست.دربارۀ نخستین دیدار خوارزمی و صاحببن عبّاد حکایتهایی نقل شده است. [۳۶]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۸.
[۳۷]
ابنخلکان، وفیات، ج۱، ص۴۱۶.
[۳۸]
ابنخلکان، وفیات، ج۴، ص۴۰۱.
[۳۹]
محمدبن عباس خوارزمی، دیوان ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۳، مع دراسة لعصره و جهاته و شعره، چاپ حامد صدقی، تهران ۱۳۷۶.
خوارزمی دوبار نیز به دیدار عضدالدوله آلبویه در شیراز شتافت و این دیدارها پیش از ۳۷۱ بود که عضدالدوله آنجا را ترک گفت. [۴۰]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۴۵، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
ارتباط خوارزمی با آلبویه، سامانیان را خوش نیامد، از اینرو خوارزمی را تهدید کردند تا به دربار آنان بپیوندد [۴۱]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
و این امر باعث ترس خوارزمی شد۹ - اجابت دعوت سامانیان وایجاد حلقه درس خوارزمیتا اینکه ابوالحسن مُزَنی به وزارت سامانیان رسید.او که از دوستداران خوارزمی بود، نامهای در جلب محبت خوارزمی نوشت و او را به نیشابور دعوت کرد و خوارزمی نیز دعوت او را پذیرفت و به نیشابور رفت [۴۲]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
و مجالس درس خود را در آنجا و همچنین در بخارا و نسا برقرار کرد. [۴۳]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۹.
شاگردان بسیاری در حلقۀ درس خوارزمی حاضر میشدند. [۴۴]
محمدبن عباس خوارزمی، الامثال،مقدمه اعرجی، ص ف ـ «ص»، چاپ محمدحسین اعرجی، الجزایر، ۱۹۹۳.
این روزگار خوش تا ۳۸۲ ادامه یافت.۱۰ - خوارزمی و منظرهبا بدیعالزمان همدانیدر آن سال، بدیعالزمان همدانی وارد نیشابور شد و دشمنان و حسودانِ خوارزمی فرصت مناسبی برای انتقام از خوارزمی به دست آوردند تا بدانجا که خوارزمی ناراحت شد و زبان به گلایه گشود. [۴۵]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی،ص۱۰۹، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۴۶]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۱۴، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۴۷]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۵۷، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
در همان سال، میان خوارزمی و بدیعالزمان همدانی مناظرۀ ادبی صورت گرفت. [۴۸]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۲، ص۱۷۳ـ۱۸۳، بیروت.
[۴۹]
مصطفی شکعه، بدیعالزمان الهمذانی، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۸۷، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳.
[۵۰]
ابراهیم احدب طرابلسی، کشف المعانی و البیان عن رسائل بدیعالزمان، ج۱، ص۲۸ـ۸۴، بیروت.
ثعالبی [۵۱]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۲۳۸، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۲]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۲۹۴ـ۲۹۵، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
گفته است که برخی بدیعالزمان را پیروز میدان مناظره دانستهاند و برخی دیگر خوارزمی را. [۵۳]
محمدبن عباس خوارزمی، دیوان ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۹، مع دراسة لعصره و جهاته و شعره، چاپ حامد صدقی، تهران ۱۳۷۶.
این مناظره حالت روحی بدی در خوارزمی پدید آورد۱۱ - تاریخ وفات خوارزمیتا اینکه وی در شوال ۳۸۳ [۵۴]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۲۳۹، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
یا رمضان آن سال [۵۵]
سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات)، ج۲، ص۴۰۹.
[۵۶]
ابوالحسن علی بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۱۸۶، چاپ قاری سیدکلیماللّه حسینی، حیدرآباد هند ۱۹۶۸.
درگذشت.دربارۀ تاریخ درگذشت او، ترجیح با گفتۀ ثعالبی است، زیرا وی شاگرد و همنشین خوارزمی بوده است.۱۲ - شاگردان خوارزمییکی از عواملی که بیانگر مقام بلند ادبی و علمی خوارزمی است، شاگردان وی میباشند که از جمله آناناند: ابومنصور عبدالملک ثعالبی نیشابوری ، ابوالمظفر هروی محمدبن آدم ، ابوالفتح لغوی محمدبن احمد ، ابونصر احمدبن علی زوزنی ، ابونصر احمدبن حسین بیهقی ، ابوالفضل احمدبن محمد عروضی ، و حسنبن احمد طبسی نیشابوری . [۵۷]
عبدالرحمانبن محمد انباری، نزهة الالبّاء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۳۶۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۶/ ۱۹۶۷).
[۵۸]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۱۷، ص۱۱۶ـ۱۱۷، بیروت.
[۵۹]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۴، ص۵۱۵، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۰]
ابوالحسن علی بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۲۸۴، چاپ قاری سیدکلیماللّه حسینی، حیدرآباد هند ۱۹۶۸.
[۶۱]
علیبن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، ج۱، ص۲۷۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
خوارزمی نامههایی نیز به برخی شاگردان خود نوشته است که برخی از آن شاگردان، فقیه ، نویسنده و شاعر بودهاند. [۶۲]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۹، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۶۳]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۲۱، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۶۴]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۵۱، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۶۵]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۶۶، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۶۶]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۹۵ـ۹۷، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
[۶۷]
محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، ج۱، ص۱۱۸، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰.
۱۳ - آثار خوارزمیآثار خوارزمی عبارتاند از: ۱) کتاب الامثال ، که نام آن در غررالامثال ابوالحسن بیهقی و شفاءالغلیل خَفاجی آمده است. [۶۸]
محمدبن عباس خوارزمی، الامثال، مقدمه اعرجی، ص «خ»، چاپ محمدحسین اعرجی، الجزایر، ۱۹۹۳.
این کتاب را محمدحسین اعرجی تصحیح کرده و در ۱۳۷۳ش/۱۹۹۳ در الجزایر به چاپ رسانده است. ۲) المکارم و المفاخر ، که برخی برآناند از آثار خوارزمی است و برخی میگویند که این کتاب، بخشی از کتاب مفیدالعلوم زکریا قزوینی است، زیرا در اسلوب نگارش با اسلوب خوارزمی متفاوت است. [۶۹]
مریم صادقی، «ابوبکر خوارزمی»، د بزرگ اسلامی، ج ۵،ص۲۵۳، ۱۳۷۲ش.
این کتاب را عزّت عطار در ۱۳۵۴ در قاهره به چاپ رسانده است. ۳) شرح دیوانالمتنبی . [۷۰]
یوسف بدیعی، الصبح المنبی عن حیثیة المتنبّی، ج۱، ص۲۶۹، چاپ مصطفی سقا، محمد شتا، عبده زیادة عبده، قاهره (۱۹۷۷).
[۷۱]
بلاشر، ابوالطیب المتنبی دراسة فی التاریخ الادبی، ج۱، ص۳۹۱، ترجمه ابراهیم کیلانی، دمشق ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۴) امالی الخوارزمی میدانی [۷۲]
احمدبن محمد میدانی، مجمع الامثال، ج۳، ص۱۹۹، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
بدان اشاره کرده است. ۵) المناقب .نام این اثر در حدیقة الافراح شروانی [۷۳]
احمدبن محمد شروانی، حدیقة الافراح لازالة الاتراح، ج۱، ص۹۵، بولاق ۱۲۸۲.
آمده است. ۶) رسائل ابیبکر الخوارزمی .این کتاب ، با مقدمۀ نسیب و هیبةالخازن، در ۱۳۵۹ش/۱۹۷۰ در بیروت به چاپ رسیده است. ۷) دیوان ابیبکر الخوارزمی ، که با شرح و توضیحات حامد صدقی در ۱۳۷۶ش تهران به چاپ رسیده است. ۸) کتابی که برای ابوالطیب محمدبن علی کاتب بیهقی نوشته است [۷۴]
ابوالحسن علی بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۲۹۶، چاپ قاری سیدکلیماللّه حسینی، حیدرآباد هند ۱۹۶۸.
و در منابع نام آن نیامده است. ۹) رسائل ابیبکر الخوارزمی (بیروت ۱۹۷۰).________________________________________ ۱۴ - فهرست منابع(۱) ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵/۱۹۶۵. (۲) عبدالرحمانبن محمد انباری، نزهة الالبّاء فی طبقات الادباء، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۶/ ۱۹۶۷). (۳) ابنخلکان، وفیات. (۴) محمدبن طاهر ابنقیسرانی، المؤتلف و المختلف، المعروف بالانساب المتّفقة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۵) ابراهیم احدب طرابلسی، کشف المعانی و البیان عن رسائل بدیعالزمان، بیروت. (۶) امین، اعیانالشیعة. (۷) یوسف بدیعی، الصبح المنبی عن حیثیة المتنبّی، چاپ مصطفی سقا، محمد شتا، عبده زیادة عبده، قاهره (۱۹۷۷). (۸) بلاشر، ابوالطیب المتنبی دراسة فی التاریخ الادبی، ترجمه ابراهیم کیلانی، دمشق ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۹) ابوالحسن علی بیهقی، تاریخ بیهق، چاپ قاری سیدکلیماللّه حسینی، حیدرآباد هند ۱۹۶۸. (۱۰) محسن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، چاپ عبّود شالجی، بیروت ۱۳۹۳/۱۹۷۳. (۱۱) ابوحیّان توحیدی، اخلاق الوزیرین، چاپ محمدبن تاویت طنجی، دمشق ۱۳۸۵/۱۹۶۵. (۱۲) عبدالملک بن محمد ثعالبی، خاصالخاص، چاپ صادق نقوی، حیدرآباد دکن ۱۴۰۵/۱۹۸۴. (۱۳) عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۴) علیبن عبدالعزیز جرجانی، الوساطة بین المتنبی و خصومه، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم و علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۳۷۰/۱۹۵۱. (۱۵) محمدبن عباس خوارزمی، الامثال، چاپ محمدحسین اعرجی، الجزایر، ۱۹۹۳. (۱۶) محمدبن عباس خوارزمی، رسائل ابیبکر الخوارزمی، چاپ نسیب وهیبه خازنی، بیروت ۱۹۷۰. (۱۷) محمدبن عباس خوارزمی، دیوان ابیبکر الخوارزمی، مع دراسة لعصره و جهاته و شعره، چاپ حامد صدقی، تهران ۱۳۷۶. (۱۸) راغب اصفهانی، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، بیروت۱۴۲۷/۲۰۰۶. (۱۹) جعفربن احمد سراج قادری، مصارع الغشّاق، بیروت. (۲۰) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربّة، مصر ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۲۱) سمعانی، الانساب (چاپ اختصارات). (۲۲) عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۴. (۲۳) احمدبن محمد شروانی، حدیقة الافراح لازالة الاتراح، بولاق ۱۲۸۲. (۲۴) مصطفی شکعه، بدیعالزمان الهمذانی، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳. (۲۵) نوراللّه شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش. (۲۶) مریم صادقی، «ابوبکر خوارزمی»، د بزرگ اسلامی، ج ۵، ۱۳۷۲ش. (۲۷) ابوهلال عسکری، دیوان المعانی، قاهره ۱۳۵۲، چاپ افست بغداد. (۲۸) علیبن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۶۹/۱۹۵۰. (۲۹) احمدبن محمد میدانی، مجمع الامثال، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۳۰) ادوارد واندایک، اکتفاء القنوع بماهو مطبوع، مصر ۱۳۱۳/۱۸۹۶. (۳۱) یاقوت حموی، معجمالادباء، بیروت. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۵۹۱۶. |